• امروز : یکشنبه - ۲۳ آذر - ۱۴۰۴
مقاله‌ای از استاد علوم سیاسی و مطالعات حقوقی دانشگاه ماساچوست؛

افکار عمومی آمریکا می‌تواند دست ترامپ را در جنگ با ایران محدود کند

  • کد خبر : 131919
  • 16 تیر 1404 - 10:17
افکار عمومی آمریکا می‌تواند دست ترامپ را در جنگ با ایران محدود کند
«حملات آمریکا علیه سه سایت کلیدی هسته‌ای ایران پرسش‌هایی را درباره واکنش آمریکایی‌ها به یک درگیری طولانی‌تر با ایران را در آینده مطرح می‌کند. یک سؤال به‌ویژه برجسته است: شهروندان آمریکایی تا چه حد حملات گسترده به شهرهای ایران و ساکنان غیرنظامی آن‌ها را در صورت وقوع یک جنگ متعارف تمام‌عیار با ایران تحمل خواهند کرد؟ پاسخ این است: نه چندان زیاد.»

به گزارش نبض وطن، «چارلی کارپنتر» استاد علوم سیاسی و مطالعات حقوقی در دانشگاه ماساچوست-امهرست و متخصص امنیت انسانی و حقوق بین‌الملل در مقاله‌ای با عنوان «افکار عمومی آمریکا می‌تواند دست ترامپ را در جنگ با ایران محدود کند» که در سایت MSN منتشر شده است، نوشت: بیش از یک هفته پس از اینکه ایالات متحده ۷۵ موشک هدایت‌شونده دقیق را علیه سه سایت کلیدی هسته‌ای ایران شلیک کرد، بحث‌ها درباره میزان خسارت ناشی از عملیات «چکش نیمه‌شب»، نامی که به این حمله داده شده، همچنان ادامه دارد. با این حال، صرف‌نظر از نتایج مادی، این حملات از نظر سیاسی اهمیت زیادی داشتند و تنش‌ها بین واشنگتن و تهران را در تقابل بر سر برنامه هسته‌ای ایران افزایش دادند.

هرگونه تشدید تنش بیشتر بین دو طرف پس از آن متوقف شد که ایران موجی از موشک‌ها را به یک پایگاه نظامی آمریکا در قطر شلیک کرد، در حالی که مراقب بود تلفات را به حداقل برساند. در حال حاضر، آتش‌بسی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بین ایران و اسرائیل، که یک هفته پیش با حملات هوایی خود این درگیری را آغاز کرده بود، برقرار کرد، ظاهراً پابرجاست.

با این حال، این درگیری پرسش‌هایی را درباره واکنش آمریکایی‌ها به یک درگیری طولانی‌تر با ایران در آینده مطرح می‌کند. یک سؤال به‌ویژه برجسته است: شهروندان آمریکایی تا چه حد حملات گسترده به شهرهای ایران و ساکنان غیرنظامی آن‌ها را در صورت وقوع یک جنگ متعارف تمام‌عیار با ایران تحمل خواهند کرد؟

پاسخ این است: نه چندان زیاد.

اولین دلیل برای این باور، از اطلاعات اولیه درباره نگرش‌های عمومی نسبت به حملات اولیه آمریکا، که همگی علیه اهداف نظامی انجام شدند، ناشی می‌شود. پل وایتلی، دانشمند علوم سیاسی، با بررسی نظرسنجی اکونومیست/یوگاو درباره احتمال حمله آمریکا به ایران، که نیمی از آن قبل و نیمی پس از بمباران‌ها انجام شد، دریافت که حمایت آمریکایی‌ها از این عملیات نظامی محدود است. حتی در میان حامیان ترامپ، تنها نیمی با این حملات موافق بودند و این میزان در میان دموکرات‌ها، زنان و جوان‌ترها حتی کمتر بود. اگرچه نظرسنجی اکسیوس نشان داد که این اعداد پس از آگاهی آمریکایی‌ها از دلایل حملات کمی تغییر کرد، تحلیل وایتلی با یافته‌های نظرسنجی‌های سی‌ان‌ان و دانشگاه کوئینیپیاک همخوانی دارد و با نظرسنجی TRIP از کارشناسان سیاست خارجی نیز سازگار است.

دلیل دیگر برای باور به اینکه آمریکایی‌ها نگران آسیب گسترده به غیرنظامیان شهرهای ایران در یک جنگ تمام‌عیار هستند، از نظرسنجی‌ای ناشی می‌شود که من و الکس مونتگمری پنج سال پیش انجام دادیم، به‌عنوان بخشی از تکرار نظرسنجی‌ای که توسط همکارانمان اسکات ساگان و بنجامین والنتینو انجام شده بود. ساگان و والنتینو از آمریکایی‌ها خواستند یک جنگ زمینی خونین با ایران را تصور کنند که ممکن است با یک حمله اشباع متعارف به سبک جنگ جهانی دوم یا یک حمله هسته‌ای به یک شهر ایرانی پایان یابد. در حالی که آن‌ها دریافتند اکثریت پاسخ‌دهندگان با چنین اقدامی موافق هستند، مطالعه ما نشان داد که این تعداد با تغییر جزئی در قالب سؤال به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد، به‌ویژه زمانی که پاسخ‌دهندگان برای فکر کردن به اخلاقیات یا قانونی بودن هدف قرار دادن غیرنظامیان آماده شده بودند، موضوعی که آمریکایی‌ها عمیقاً به آن اهمیت می‌دهند و قطعاً در سناریوی دنیای واقعی مطرح خواهد بود.

جولای گذشته، تیم تحقیقاتی آزمایشگاه امنیت انسانی دانشگاه ماساچوست امهرست، که من مدیر آن هستم، نسخه‌ای از همان سؤال را از شهروندان آمریکایی و اعضای ارتش آمریکا پرسید که این بار درباره استفاده از سلاح‌های هسته‌ای علیه یک شهر ایرانی بود. این سؤال بخشی از نظرسنجی‌ای درباره نگرش‌ها نسبت به استفاده گسترده‌تر از سلاح‌های هسته‌ای بود که برای کمک به ما در سنجش قدرت در حال تغییر تابوی هسته‌ای طراحی شده بود. بار دیگر، خوشحال شدیم که دریافتیم اکثریت آمریکایی‌ها با بمباران بی‌رویه ایرانی‌ها، به‌ویژه با سلاح هسته‌ای، مخالف هستند.

علاوه بر این، تنها حدود نیمی از آمریکایی‌های آموزش‌دیده نظامی که در آن نظرسنجی شرکت کردند، گفتند که در صورت دریافت دستور فرضی برای انجام حمله هسته‌ای به یک شهر ایرانی، از آن پیروی خواهند کرد. بیش از یک‌سوم صراحتاً اعلام کردند که از این دستور سرپیچی می‌کنند. ۱۵ درصد دیگر گزینه «سایر / توضیح دهید» را انتخاب کردند، و اکثریت آن‌ها به زبان خودشان اظهار داشتند که در چنین سناریویی سرپیچی می‌کنند؛ پاسخ می‌خواهند، فرار می‌کنند یا استعفا می‌دهند. کسانی که گفتند ممکن است از چنین دستوری پیروی کنند، این کار را تنها تحت شرایط بسیار محدود، مانند تلافی برای حمله‌ای مشابه به یک شهر آمریکایی، انجام می‌دادند. در همین حال، نزدیک به نیمی از آمریکایی‌های آموزش‌دیده نظامی خواستار محدودیت‌های بسیار بیشتری بر استفاده از سلاح‌های هسته‌ای آمریکا هستند و ۲۱ درصد از آن‌ها معتقدند که سلاح‌های هسته‌ای «هرگز نباید استفاده شوند».

این موضوع دلگرم‌کننده است، با توجه به اینکه سؤالات فرضی که هم محققان اولیه و هم تیم ما پرسیدند، برای شبیه‌سازی موقعیتی طراحی شده بودند که در آن افراد عادی، به‌ویژه نیروهای آمریکایی، ممکن است تمایل داشته باشند از حمله «آخرین راه‌حل» حمایت کنند: یک جنگ زمینی طاقت‌فرسا علیه دشمنی سنتی آمریکا، که در آن جان سربازان زمینی در خطر باشد و بتوان با استفاده از سلاح هسته‌ای به آن پایان داد—به عبارت دیگر، همان‌طور که بسیاری از آمریکایی‌ها موقعیت منجر به بمباران اتمی هیروشیما در جنگ جهانی دوم را درک می‌کنند. با این حال، اکثریت پاسخ‌دهندگان غیرنظامی و نظامی مخالف بودند. بسیاری حتی خود سؤال را غیراخلاقی می‌دانستند.

دلگرم‌کننده‌تر اینکه، دو هفته پیش، درست قبل از حمله آمریکا به ایران، موسسه ما در حال انجام پیگیری آن نظرسنجی بود، که در آن سؤال را برای آمریکایی‌های آموزش‌دیده نظامی درباره شرایطی که می‌توانند تصور کنند از دستوری برای کمک به پرتاب سلاح هسته‌ای به یک شهر مملو از غیرنظامیان پیروی کنند، تکرار کردیم. با وجود تغییر چشمگیر در فرهنگ سازمانی وزارت دفاع و موضع دولت آمریکا در قبال جنایات جنگی از زمان نظرسنجی قبلی ما و بحران نظامی جاری که ممکن بود منطقاً پاسخ‌های آن‌ها را شکل دهد، داده‌های جدید ما نشان می‌دهد که تعداد آمریکایی‌های آموزش‌دیده نظامی که می‌گویند از چنین دستوری پیروی می‌کنند، در سال گذشته از زمان روی کار آمدن ترامپ ۵ درصد کاهش یافته است.

چرا مخالفت گسترده‌ای با حمله اخیر آمریکا به ایران وجود دارد، که در آن اهداف صرفاً نظامی بودند و درگیری کوتاه‌مدت بود؟ جنسیت، سن، قومیت، سطح درآمد و به‌ویژه گرایش حزبی برخی از یافته‌ها را پیش‌بینی می‌کنند. با این حال پل وایتلی همچنین استدلال می‌کند، بر اساس نظرسنجی اکونومیست/یوگاو، که آمریکایی‌ها به‌طور کلی اضطراب بیشتری نسبت به احتمال وقوع یک جنگ جهانی، حتی شاید یک جنگ هسته‌ای، در مقایسه با پنج سال پیش دارند. او نوشت: «حدود ۵۸ درصد فکر می‌کردند که شانس جنگ جهانی بیشتر است، در مقایسه با تنها ۱۱ درصد که فکر می‌کردند کمتر است.» «۵۲ درصد فکر می‌کردند که شانس جنگ هسته‌ای بیشتر است، در حالی که تنها ۱۲ درصد فکر می‌کردند که چنین شانسی کمتر است.»

دلیل دیگر توسط مطالعه اولیه ما و همچنین کار سایر دانشمندان علوم سیاسی پیش‌بینی می‌شود: آمریکایی‌ها به نشانه‌های نخبگان از سوی وکلای بین‌المللی، سازمان‌های حقوق بشر و سازمان ملل متحد درباره استفاده مناسب از زور حساس هستند. این شامل نه تنها مسائل عملیاتی که در آن پرسنل نظامی ملزم به سرپیچی از دستورات غیرقانونی هستند، بلکه سؤالاتی درباره توسل به زور نیز می‌شود.

لینک کوتاه : http://www.nabzevatan.ir/?p=131919

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 2انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.