به گزارش نبض وطن، برای نمونه زمانی در ۴۰ سال پیش یک کامپیوتر PC با حافظه هارد ۲۰ مگابایت و رم زیر یک مگابایت، رقم عجیب ۲۰۰ هزار تومان بد. آن زمان با این مبلغ میشد یک آپارتمان کوچک خرید. این مبلغ حدودا ۱۰۰ برابر حداقل دستمزد کارگر بود. امروز آن کامپیوتر را کسی مجانی هم نمیگیرد. چرا؟ چون پیشرفت فناوری آن را بیارزش و از رقابت خارج کرده و این تقصیر کسی نیست.
ارزش واقعی آن کم شده است، ولی کیفیت واقعی آن تغییری نکرده است. در حالی که این مساله درباره پول فرق میکند. ارزش پول کم نمیشود، قدرت خرید آن کم میشود. مثل آنکه یک لیتر شیر خالص دارید، ۱۰۰ لیتر آب هم به آن اضافه کنید، این مایع جدید حتی بیارزشتر از آب خواهد شد. پس اولین پرسش این است که چه کسی به آن آب بسته است؟ دولت. کدام دولت؟ همان دولتی که مدعی است میخواهد خدمت کند. آن پیرمرد درکی از تورم نداشته است. به گمانش پشتوانه این پول طلاست و هر گاه ببرد بانک معادل پشتوانهاش به او طلا میدهند.
علت تورم نیز روشن است. دولت هر سال مقدار معینی شیر تولید میکند و قرار است به هر کس یک لیتر بدهد. ولی هنگامی که تولید شیر کم میشود یا تعداد افراد بیشتر میشود، راحتترین کار را که اضافه کردن آب به شیر است، انتخاب میکند. مثلا اگر مصرفش دو برابر شود و نتواند شیر بیشتری تولید کند به همان میزان آب داخل شیر میریزد و این غشِّ در معامله و حرام است.
آقایان علما که خیلی نسبت به جزییات امور حساس هستند، چرا درباره این سرقت آشکار از جیب مردم حکم یا فتوایی صادر نمیکنند؟ وضعیت آن جوانی که با غم و حسرت این کیف پول را میدید و با ناله میگفت من با این پول چه کنم؟ به چه دردم میخورد؟ حکایت و زبان حال مردمی است که درگیر تورم ناشی از افزایش نقدینگی و بزرگ شدن دولت و کارکنان آن هستند.
از سال ۱۳۵۴ تاکنون شاخص قیمتها در ایران بیش از ۳۰ هزار برابر شده است. این مداومترین تورمی است که احتمالا یک اقتصاد در طول تاریخ داشته است. حال ایران فقط در شرایطی میتواند به رشد و توسعه رفاه و آرامش برسد که بتواند جلوی تورم را بگیرد و آن را به زیر ۵ درصد بیاورد و اجازه ندهد که دوباره دو رقمی شود. در غیر این صورت هیچ تحول پایدار و عمیقی را شاهد نخواهیم بود. چرا در این شرایط حساس به این مساله پرداختم؟ چون این اتفاق نیز بدون متعارف کردن روابط خارجی و ایجاد تحول مثبت به سوی مردم در داخل امکانپذیر نخواهد بود.



