• امروز : شنبه - ۶ مرداد - ۱۴۰۳

ذوب‌آهن اصفهان، ثروت ملی یا ارث پدری

  • کد خبر : 72518
  • 16 خرداد 1403 - 14:17
ذوب‌آهن اصفهان، ثروت ملی یا ارث پدری
امسال را مقام معظم رهبری حفظه‌الله تعالی با درایت کامل، "سال جهش تولید با مشارکت مردم" نام گذاشته‌اند و چه نیکوست که تحقق آن در شهرستان لنجان و با محوریت کارخانۀ ذوب‌آهن رقم بخورد و این را بدانیم و بدانند که ذوب‌آهن نه مِلک خصوصی است، نه ارثیه پدری و نه حیات خلوت دولت‌ها و با همت بزرگ‌مردانی از همین سرزمین، در آینده‌ای نزدیک، به صنعتی سبز و بالنده تبدیل خواهد شد.

به گزارش نبض وطن، نیمۀ دوم دهه ۴۰ متولد شد. مکان تولدش را در منطقه‌ای خوش آب و هوا و در کنار رودخانه‌ای جاری در نواحی مرکزی کشور تعیین کردند. همه چیز برای تولدش مهیا بود؛ دسترسی به نیروی کار، آب کافی، وجود مناطقی نزدیک برای اسکان متخصصان، مدیران و کارگران، نزدیکی به جاده‌های ترانزیتی و چشم‌انداز ریلی کشور، …؛ تنها یک مشکل کوچک احساس می‌شد و آن وجود مناطقی مسکونی مانند “ریز” در حاشیۀ رودخانه در پایین‌دستِ فضای تدارک دیده شده که با توجه به دانش و فناوری آن زمان، دود ناشی از این مولود عظیم می‌توانست مشکلات حادی را برایش به لحاظ زیست‌محیطی ایجاد نماید. شاید در آن زمان این موضوع آنقدر اهمیت نداشت که موجب تغییر جانمایی شود؛ شاید هم تصورِ غیرقابل زیست‌شدنِ آن مناطق و مهاجرت ساکنان ریز به نقاط دیگر، منطقی به‌نظر می‌رسید. به هر ترتیبی بود این مولود عظیم به کمک متخصصینی از روسیه، اکراین و آلمان شرقی که در آن زمان همگی ذیل حکومت اتحاد جماهیر شوروی بودند پای به عرصه وجود گذاشت و در مدت زمان کوچکی تبدیل شد به یکی از صنایع مادر و پایه در کشور. در همان بدو تولدش به عنوان چشم‌روشنی، زمین‌ها و املاک فراوانی را به نامش زدند از کوه تا کوه تا مناطقی در حاشیۀ زاینده‌رود تا مناطقی چسبیده به ریز و مناطقی برای سکونت موقت متخصصان خارجی و شاغلان آینده. مشخص بود که این همه جهاز و تدارکات، تنها برای تولید ۵۰۰ هزار تن فولاد با یک کورۀ ۷۰۰ هزار تنی نیست و خواب‌های بزرگی برای این صنعت تازه نفس دیده‌اند. طرح توسعه‌ای که روس‌ها در سال ۱۳۵۶ با ظرفیت تولید اسمی نزدیک به ۵ میلیون تن پیشنهاد نمودند تعبیری از این رؤیا بود که نشان می‌داد ذوب‌آهن با طرح‌های توسعه‌ای مستمر به عنوان قطب فولادِ نه تنها ایران، بلکه خاورمیانه قرار است نقش‌آفرینی نماید. با پیروزی انقلاب اسلامی هر چند وقفه‌ای کوتاه در مسیر توسعۀ صنعت ذوب‌آهن ایجاد شد، اما با روی کارآمدن مدیران و متخصصان انقلابی و متعهد، کوره‌های بعدی تأسیس و گلوگاه‌هایی همچون خطوط ریخته‌گری اصلاح و بهبود یافت. همراه با توسعه ذوب‌آهن نه تنها “ریز” خالی از سکنه نشد، بلکه بر رونق و جمعیتش افزوده شد و زمزمه اشتغال با حقوق نسبتاً بالا، سیل مهاجرت‌ها به این منطقه را به دنبال داشت.

بگذریم؛ تاریخ ذوب‌آهن پر است از فراز و فرودها؛ پر از رشادت‌ها و جان‌فشانی‌ها؛ پر از کارآمدی و ناکارآمدی مدیرانش و پر از بیم‌ها و امیدها. نقش‌آفرینی در دفاع مقدس با تقدیم ۲۷۰ شهید کارنامه‌ای درخشان برایش رقم زد؛ آبادانی‌های بسیاری نه تنها در سطح منطقه، بلکه در سطح کشور به دست ذوب‌آهن و با بودجه و منابع انسانیِ در اختیارش ایجاد شد؛ با تولید تیرآهن بال‌پهن تحولی در صنعت ساختمان‌سازی ایجاد کرد و در زمان تحریم‌ها نقطۀ اتکایی شد برای تولید ریل ملی و توسعۀ زیرساخت‌های حمل و نقل ریلی کشور؛ نیروهای توانمندی در این صنعت پرورش یافته و در سطح کشور منشأ اثر شدند و البته در کنار تمامی موفقیت‌ها و رکوردزدن‌ها، روزهای تاریک و همراه با رکودی را هم تجربه نمود و در این میان از سیاسی‌کاری و تصمیمات نابخردانۀ دولت‌نامردان نیز در امان نماند. همزادهایش در بسیاری از مناطق جهان با همین روش کوره بلند که روشی فراگیر با تولید محصولاتی مرغوب می‌باشد، فناوری‌ و سیستم تولیدشان را به روز کرده و همزیستی مسالمت‌آمیزی با جامعۀ پیرامونی برقرار کرده‌اند؛ نمونه‌هایی در دنیا که با بخش کوچکی از این امکانات و منابع، تولیدی به مراتب بیشتر و آلایندگی‌ای به مراتب کمتر دارند؛ اما ذوب‌آهنی که منابع مالی و سرمایه‌های انسانی شایسته‌اش در زمان رونق صنعت، موجب آبادانی اقصی نقاط ایران شده و الحق ولانصاف نقش مادری را برای توسعه وآبادانی کشور ایفا نموده، اکنون به‌واسطۀ برخی سیاست‌ها و تصمیمات اشتباهِ درون و برون سازمانی، عدم توجه به طرح‌های توسعه مستمر و اجرای ناقص برنامه‌ها در اوج مظلومیت به سر برده و ظرفیت‌های عظیم و زیرساخت‌های گستردۀ موجود با حداقل بازدهی و بهره‌وری مورد استفاده قرار می‌گیرد. نوسازی و بهسازی ماشین‌آلاتش پس از دوران جنگ تحمیلی به دلیل مشکلات مالی و سوء مدیریت‌ها آن گونه که بایسته بود اتفاق نیفتاد و برنامه‌های بهبود و اصلاح آلایندگی‌ها، آنقدر لاک‌پشتی و کم‌اثر به نظر می‌رسند که بعید است به عمر نبیره‌ها و ندیده‌هایمان هم برسد. توجیه وضعیت موجود و عدم تحقق برنامه‌ها هم که شده هنر مدیران! شاید اگر در عوض عیب‌جویی‌ها و نقدهای سطحی و بعضاً غیرکارشناسانۀ نهادهای نظارتی، مشکلات بنیادین شرکت مد نظر قرار می‌گرفت و برایشان چاره‌اندیشی می‌شد، مباحث زیست‌محیطی نیز در پرتو آن مرتفع گردیده بود.

این‌ها همه به یک طرف، فرایند نافرجام خصوصی‌سازی و واگذاری این صنعت مادر و ثروت ملی به نهادی غیرتخصصی که پیامدهای آن از عمر کوتاه‌مدت مدیرعامل‌ها، بی‌ثباتی سیستم مدیریتی، زیان انباشته، کاهش تولید و ناآرامی‌های اخیر به وضوح مشخص است، جراحتی دیگر بر این فیل خفته در دود گذاشت. گسستگی چرخۀ تولید و ناتوانی صنعت در تأمین مواد اولیه‌اش از ثمرات همان تصمیمات اشتباه در سیستم حکمرانی اقتصاد کلان کشور است که ادامۀ روند موجود و بی‌توجهی نهادهای متولی، بی‌شک تداوم و تشدید نابسامانی را در پی خواهد داشت. حال سؤال اینجاست که چگونه می‌توان از صنعتی که تمام هم و غمش برای تأمین مواد اولیه و جلوگیری از کاهش بیشترِ تولید صرف می‌شود و در فشارها و تنش‌های تصمیمات روزمره گرفتار شده، انتظار ملاحظات زیست‌محیطی داشت؟! چگونه می‌توان از صنعتی که اندک بودجه‌های تخصیص‌داده‌شده به مسئولیت اجتماعی خود را صرف داریدن یکسری نهادها و جریانات خاص می‌کند امید به رونق تولید و کاهش آلایندگی داشت؟! عوارض آلایندگی هم که بماند؛ ظاهرا تنها کارکردی که ندارد جلوگیری از تولید و انتشار آلایندگی‌هاست و امان از آن همه قیل و قال مسئولین و حکمرانان محلی که ثمره‌اش در گرفتن بودجه‌ای بیشتر برای زدن به زخمی دیگر خلاصه شده است.

باز هم بگذریم؛ …

امسال را مقام معظم رهبری حفظه‌الله تعالی با درایت کامل، “سال جهش تولید با مشارکت مردم” نام گذاشته‌اند و چه نیکوست که تحقق آن در شهرستان لنجان و با محوریت کارخانۀ ذوب‌آهن رقم بخورد. جهش و رونق تولید همراه با جهش در کاهش آلاینده‌ها. جهش، با بهبود مستمر تفاوت دارد؛ جهش با برنامۀ اصلاحیِ تدریجی رقم نمی‌خورد. یقیناً تولید ۲۰۰ هزار تن بیشتر نسبت به سال گذشته را جهش نمی‌گویند؛ کاهش ۱۵ درصد آلایندگی با ارتقاء یا تعویض سریع‌تر فیلترها را هم جهش نمی‌گویند. برای جهش آن هم در دو مسیری که به ظاهر مخالف یکدیگر هستند (افزایش تولید و کاهش آلایندگی) باید برخاست و برانگیزاند؛ اندیشه‌ورزی نمود، سناریوسازی کرد و برای تحقق مناسب‌ترین سناریوهای احصا شده گفتمان‌سازی و جریان‌سازی نمود. اگر امروز در مقابل تصمیماتی که به صورت جزیره‌ای و با نگاه‌های سیاست‌زده و بعضاً مغرضانه در سطوح خرد و کلان گرفته می‌شود ایستادگی نشود فردای مطلوبی برای این صنعت عظیم و ثروت ملی خلق نخواهد شد.

این را بدانیم و بدانند که ذوب‌آهن نه مِلک خصوصی است، نه ارثیه پدری و نه حیات خلوت دولت‌ها و ان‌شاءالله به فضل الهی با همت بزرگ‌مردانی از همین سرزمین، در آینده‌ای نزدیک، به صنعتی سبز و بالنده تبدیل خواهد شد.

* رونق صنعت ذوب‌آهن مساوی است با آبادانی شهرستان لنجان، شکوفایی اقتصاد استان اصفهان و پیشرفت کشور ایران اسلامی*

لینک کوتاه : http://www.nabzevatan.ir/?p=72518

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.