به گزارش نبض وطن، مدیریت شهری به عنوان متولی مستقیم ساماندهی فضاهای عمومی و زیستی، نقشی کلیدی و چندبُعدی در پیشگیری، کنترل و حل این معضل ایفا میکند.
پیامدهای حضور سگهای ولگرد در فضاهای شهری
پیش از پرداختن به نقش مدیریت شهری، لازم است مختصری به پیامدهای وجود سگهای ولگرد در سطح شهر اشاره کنیم. نخستین و بارزترین پیامد، تهدید سلامت عمومی است. این حیوانات میتوانند ناقل بیماریهایی همچون هاری، لپتوسپیروز، سالک و انگلیهای مشترک بین انسان و حیوان باشند. گازگرفتگی و حمله به کودکان، سالمندان یا افراد عابر، یکی از موارد هشداردهنده در گزارشهای اورژانس شهری است. از سوی دیگر، زبالهگردی و پارهکردن کیسههای زباله توسط سگها، چهره شهر را آلوده و نازیبا میسازد. افزون بر این، سگهای ولگرد گاه موجب تصادفات در خیابانها میشوند و نیز زاد و ولد بیرویه آنها در نبود نظارت، منجر به افزایش فزاینده جمعیتشان میشود. این روند در درازمدت بر بافت اکولوژیک شهری اثر منفی گذاشته و نظم محیطی را بر هم میزند. وظایف مدیریت شهری در قبال این بحران
مدیریت شهری به عنوان نهادی متشکل از شهرداری، شورای شهر و نهادهای همکار، وظیفهای چندوجهی برای کنترل معضل سگهای ولگرد دارد. این وظایف را میتوان در چند محور اصلی خلاصه کرد: ۱. سیاستگذاری و برنامهریزی جامع اولین گام، تدوین یک سیاست جامع و راهبردی برای کنترل جمعیت سگهای ولگرد است. این سیاست باید بر پایه اصول علمی، تجربیات موفق جهانی، و نیازهای بومی هر منطقه تنظیم شود. در این چارچوب، تعیین چشمانداز، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، بودجهبندی، تخصیص منابع و ارزیابی مستمر عملکرد، باید مورد توجه قرار گیرد
اجرای برنامههای عقیمسازی و واکسیناسیون
یکی از مؤثرترین روشهای علمی برای کنترل جمعیت سگهای ولگرد، اجرای گسترده برنامههای عقیمسازی (TNR: Trap-Neuter-Return) است. این روش که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته مورد استفاده قرار میگیرد، همزمان با واکسیناسیون و ثبت سگها، ضمن کنترل زاد و ولد، سلامت عمومی را نیز ارتقا میدهد. مدیریت شهری باید با همکاری دامپزشکان، سازمانهای مردمنهاد و مراکز بهداشتی، این برنامه را به شکلی فراگیر و منظم اجرا کند.
احداث و مدیریت پناهگاههای حیوانات
یکی دیگر از وظایف شهرداریها، ایجاد پناهگاههای استاندارد برای نگهداری، درمان، و ساماندهی سگهای بیسرپرست است. این پناهگاهها نهتنها محل مناسبی برای نگهداری موقت حیوانات محسوب میشوند، بلکه میتوانند به عنوان مراکز آموزشی و فرهنگی برای ارتقاء آگاهی عمومی در زمینه حقوق حیوانات و مسئولیتپذیری اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند.
فرهنگسازی و آموزش عمومی
بدون تردید، نقش مردم در مدیریت بحران سگهای ولگرد انکارناپذیر است. تغذیه ناآگاهانه سگها در معابر عمومی، رهاسازی سگهای خانگی و عدم توجه به واکسیناسیون یا عقیمسازی آنها از سوی برخی شهروندان، موجب تشدید این بحران میشود. بنابراین مدیریت شهری باید با بهرهگیری از ظرفیت رسانههای جمعی، مدارس، مساجد، شبکههای اجتماعی و فعالان مدنی، برای افزایش آگاهی عمومی و آموزش رفتار صحیح با حیوانات شهری تلاش کند
همکاری بینبخشی و نهادهای همکار
برای موفقیت در کنترل سگهای ولگرد، هماهنگی میان نهادهای مختلف از جمله دامپزشکی، بهداشت و درمان، سازمان حفاظت محیط زیست، پلیس، و NGOهای مرتبط ضروری است. مدیریت شهری باید نقش هماهنگکننده و محور اجرایی این تعاملات را برعهده بگیرد و با طراحی سازوکارهای همکاری منسجم، از دوبارهکاری و موازیکاری پرهیز کند. موانع و چالشها هرچند مدیریت شهری نقش مهمی در مهار سگهای ولگرد دارد، اما این مسیر با چالشهایی نیز همراه است. نبود بودجه کافی، کمبود نیروی انسانی متخصص، ضعف زیرساختهای نگهداری، مشکلات فرهنگی در مواجهه با حیوانات، و گاه نبود قوانین صریح یا ضمانت اجرایی مناسب، از جمله مشکلات رایج در این حوزهاند. همچنین، برخوردهای غیرانسانی یا خشونتآمیز با سگهای ولگرد، که بعضاً توسط نیروهای شهرداری صورت میگیرد، موجب اعتراض شهروندان و فعالان حقوق حیوانات شده و بر وجهه مدیریت شهری اثر منفی میگذارد.
نمونههای موفق جهانی
برخی از کشورها توانستهاند با سیاستهای اصولی و انسانمحور، معضل سگهای ولگرد را تا حد زیادی حل کنند. برای مثال، ترکیه با رویکرد فرهنگی و ایجاد مراکز عقیمسازی و مراقبت رایگان برای حیوانات، توانسته است هم وضعیت سلامت عمومی را حفظ کند و هم رابطهای مثبت میان شهروندان و سگها ایجاد کند. هند نیز با مشارکت NGOها و اجرای برنامههای آموزشی و دامپزشکی گسترده، تجربههایی آموزنده در این زمینه ارائه کرده است. ایران نیز میتواند با بومیسازی این تجارب و تطبیق آن با ویژگیهای اجتماعی و اقلیمی خود، گامی مؤثر در این مسیر بردارد
پدیده سگهای ولگرد، بیش از آنکه یک مسئله صرفاً زیستی یا بهداشتی باشد، یک موضوع فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی است. مدیریت شهری به عنوان بازوی اجرایی و تصمیمساز در سطح محلی، باید با نگاهی همهجانبه و مسئولانه، برای مهار این معضل گام بردارد. این امر مستلزم تدوین سیاستهای اصولی، بهرهگیری از دانش و تجربه، مشارکت عمومی و توجه به کرامت حیوانات است. تنها با اتخاذ راهکارهای انسانی و پایدار میتوان به شهری امن، سالم و متعادل برای همه موجودات زنده، از جمله حیوانات، دست یافت.



