• امروز : دوشنبه - ۱۷ آذر - ۱۴۰۴

برجام مرد، زنده باد برجام!

  • کد خبر : 148661
  • 07 مهر 1404 - 9:08
برجام مرد، زنده باد برجام!
اکنون از صبح یکشنبه ششم مهرماه ۱۴۰۴، برجام دیگر زنده نیست. برجام آمده بود تا در تاریکی تحریم‌ها و قطعنامه‌های ظالمانه شورای امنیت و کشورهای اروپایی، روشنایی و امید را با استراتژی چندجانبه‌گرایی، در تاریخ دیپلماسی جهانی بتاباند. اکنون ‌اما در سپیده‌دم «دیپلماسی نوین جهانی»، برجام قربانی شد.

به گزارش نبض وطن، توافقی که روزی نماد امید ایران برای بازگشت به جهان در سایه‌سار دیپلماسی چندجانبه‌گرایی بود، امروز در گرداب بازی‌ قدرت‌های جهانی و جنگ استراتژیک میان امریکا با اروپا و شرق، به تاریخ پیوسته است.

مرگ برجام نه حادثه‌ای تصادفی، بلکه نتیجه اراده‌ای آگاهانه در عرصه سیاست بین‌الملل است؛ اراده‌ای که ساختار چندجانبه‌گرایی را برنتافت و آن را قربانی «دیپلماسی کانونی» کرد. برجام مرد، اما پرسش اساسی این است: ایران چگونه‌ می‌تواند از خاکستر این ققنوس با «نبوغ بقا» راهی نو بسازد. در جهانی که چندجانبه‌گرایی جای خود را به دیپلماسی کانونی داد، ایران چگونه باید جایگاه خود را پیدا کند؟

۱- مرگ برجام در بستر جنگ استراتژیک- برجام نه یک توافق صرف هسته‌ای، بلکه محصول یک انتخاب استراتژیک بود؛ حاصل توافق اروپا، چین، روسیه و امریکا برپایه دیپلماسی چندجانبه‌گرایی بود. اما امروز مشخص شد که این توافق در میدان رقابت قدرت‌ها جان باخت. چندجانبه‌گرایی مرد و دیپلماسی کانونی بر چهره شورای امنیت سازمان ملل متحد نقش‌برجسته شد. این جنگ استراتژیک، تنها یک جنگ سیاسی نیست، بلکه یک جنگ ایدئولوژیک و ساختاری است. جنگ بین چندجانبه‌گرایی و دیپلماسی کانونی است.

امریکا در عمل نشان داد که می‌خواهد قدرت کانونی تصمیم‌گیری را در دست خود داشته باشد و هر توافق بین‌المللی که خارج از این ساختار باشد را بی‌اثر می‌سازد. اروپا و شرق، هر کدام به دلایلی، از جمله وابستگی‌های اقتصادی، تضاد منافع و ضعف اراده سیاسی، در برابر این روند دیپلماسی کانونی، منفعل مانده‌اند. نتیجه این شد که دیپلماسی چندجانبه‌گرایی به مرده‌ای بدل شد که بر زمین افتاد.

۲- اروپا و شرق چه باید بکنند؟ – اکنون پرسش کلیدی این است که واکنش اروپا و شرق در برابر مرگ چندجانبه‌گرایی چه خواهد بود؟

اروپا دیری است که منفعل و مرده است. اروپا روزی که در سال ۲۰۱۶ بر پیمان آب و هوایی پاریس تاکید ورزید، بیش ‌از آنکه قدرت و تکنولوژی و زیرساخت و منابع انرژی‌های تازه را داشته باشد، اعلامیه مرگ خود را بر دیوارهای استراتژیک روابط بین‌الملل نصب کرد. مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک واپسین و آخرین برگ استرتژیک اروپا برای اثبات زنده بودنشان بود، اروپاییان به اسنپ‌بک شیفته بودند زیرا که تنهاترین حقیقت‌شان بود، احساس واقعیت‌شان بود که غریزه بقا و روانشناسی حیات نمی‌گذاشت از آن بهره نجویند.

اروپا اکنون پس از بازی کردن این برگ، دیگر در حیات بین‌الملل نشانی از زنده بودن و بقا نخواهد داشت. جهان دیگر با اروپا پشت یک میز نخواهد نشست.

این پرسش اما در برابر دو قدرت بزرگ شرقی، یعنی چین و روسیه رنگ و بویی دیگر می‌یابد. دو قدرت بزرگ شرقی برای زنده ماندن در مرگ چندجانبه‌گرایی ابزارهایی در اختیار دارند. چین کارخانه تولیدات جهان است. به علاوه سیاست را به مانند تار و پود یک قالی پرنقش و فریبا با حوصله و باریک‌بینی و دقت مثال‌زدنی می‌بافند. آنها می‌توانند فرش فریبای سیاست خود را در تابوی دیپلماسی کانونی نه از آب که از سیلاب بیرون بکشند.

روسیه در تب و تاب ماندن است. اقتدار روسیه به هزاران کلاهک هسته‌ای و «دست مرده‌» ای است که دارد. دست مرده اشاره به قدرت پاسخگویی هسته‌ای به امریکا و غرب است که به‌طور خودکار و اتوماتیک عمل می‌کند حتی اگر هیچ فرمانده یا راهبری در کل روسیه زنده نمانده باشد. به واقع که معجزه‌ای در قدرت و توان تکنولوژیکی به حساب می‌آید.

با این همه، با محوریت‌یافتن اصل دیپلماسی کانونی، این توانایی‌های استراتژیکی روسیه در جنگ چهار ساله با اوکراین در عمل به سخره گرفته شد. روسیه در تلاش است تا چندجانبه‌گرایی را در برابر دیپلماسی کانونی زنده نگه‌دارد. اما چقدر می‌تواند پیروز باشد؟

۳- ایران و نبوغ بقا: جرج کرزن، صاحب کتاب معروف ایران و مساله ایران می‌گوید: «تاریخ نیک گواه است که ایرانیان نبوغ بقا دارند.»- ایران امروز در یک میدان پیچیده استراتژیک قرار گرفته است.

جایی که چندجانبه‌گرایی مرده و دیپلماسی کانونی به میدان آمده است. این میدان، عرصه یک «تنازع بقا» است؛ عرصه‌ای که اروپا آن را با همه تاریخ استعماری خود، پذیرفته است؛ چین تا بدان حد قدرت دارد که تاب آورد و روسیه در تکاپو برای نجات خویش است. هیچ‌کس سعی نمی‌کند که بگیرد غریق را. در این عرصه تنازع بقا اگر کشوری نتواند جایگاه خود را به درستی تعریف کند، محکوم به تضعیف خواهد بود.

اینجاست که مفهوم نبوغ بقا یا همان زنده‌باد برجام مطرح می‌شود: نبوغ بقا، هنر و علم یافتن یک مسیر زنده و موثر در شرایطی است که همه ساختارهای پیشین شکست خورده‌اند. برای ایران، نبوغ بقا به معنای ساخت یک راهبرد ملی- استراتژیک است که پایه‌های آن شامل موارد زیر می‌تواند باشد:

شناخت میدان واقعی: پذیرش اینکه چندجانبه‌گرایی در شرایط کنونی مرده و دیپلماسی کانونی واقعیت امروز جهان است.

انتخاب راهبرد فعال: راهبرد فعال به معنای طراحی مسیر بقا بر اساس شرایط واقعی امروز جهانی است.

تعریف استراتژی جامع: در این شرایط، ادغام امنیت ملی و توسعه اقتصادی در یک استراتژی جامع، امری ضروری است.

ایجاد ظرفیت منطقه‌ای و ملی: باورپذیری ناکارآمدی استراتژی چندجانبه‌گرایی، کاهش وابستگی و افزایش نفوذ ایران در بستر جهانی.

«برجام مرد؛ زنده باد برجام» تنها یک شعار نیست؛ یک ضرورت تاریخی است. ایران در برابر انتخابی سرنوشت‌ساز قرار گرفته است: یا پایبندی به توهم چندجانبه‌گرایی و امید واهی به قدرت‌هایی که خود در گیرودار دیپلماسی نوین دست و پا می‌زنند؛ یا خلق یک راهبرد ملی- استراتژیک بر پایه نبوغ بقا. این نبوغ بقا، هنر بقا در جهانی است که ساختار قدرت آن تغییر کرده است.

ایران باید از مرگ برجام و حتی رای نیاوردن قطعنامه تمدید تحریم‌های پیشنهادی روسیه و چین در شورای امنیت که فقط ۴ رای موافق داشت، درس عبرت بیاموزد. با شناخت میدان واقعی مغناطیس استراتژی جهانی، خط‌مشی آینده خود را بازتعریف کند و با هوشمندی و ابتکار، مسیر بقا و پیشرفت خود را بسازد. آینده کشور در گروی هرچه سریع‌تر و بی‌تعلل این انتخاب است.

لینک کوتاه : http://www.nabzevatan.ir/?p=148661

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.