به گزارش نبض وطن، زاینده رود نامی که روزی صدای جریان آبش آرامش را به لنجان و استان هدیه می داد امروز به سکوتی تلخ نشسته است. بستر خشک زنده رود. داستان بی توجهی انسان به طبیعت را با غبار بر جای مانده اش روایت میکند احیای زاینده رود تنها بازگرداندن آب نیست؛ بازگرداندن امید و زندگی است.
زاینده رود دیگر نمی خروشد، اما در دل جوانان لنجان هنوز جاری است. در چشمان آنان امیدی موج میزند که میتواند خاک خشکیده را دوباره سیراب کند.
سروران گرامی نمیخواهیم دردهای زخم عمیق زاینده رود را بازگو کنیم نمیخواهیم دوباره بدقولی های فراوان مسئولان دولت های مختلف را بازگو کنیم نمیخواهیم از دردهای انتقال آبهای غیر عقلانی و غیر شرعی و برداشتهای بی رویه و غیر قانونی در بالادست حوضه زاینده رود بگوییم نمیخواهیم از نادیده گرفتن حقابه های قانونی محیط زیست زاینده رود و کشاورزان زحمت کش لنجان و استان اصفهان بگوییم. نمی خواهیم از چندین قانون که همگی حق را به محیط زیست زاینده رود مردم لنجان و استان میدهد بگوییم، نمی خواهیم از جابه جایی مرزهای استان اصفهان در دولتهای گذشته و کوتاهی مسئولان در جهت جلوگیری از این موضوع بگوییم چون مسئولین استان به خصوص در این دولت از این موضوعات خوشبختانه کاملا مطلع اند. آن چه ما را بر این داشت تا این مقاله را تدوین کنیم یک ایده ی نو و مکملی بر احیای دان می زاینده رود است و آن ایده ی ستاد مردمی احیای زاینده رود است.
مسئله زاینده رود تنها کمبود آب نیست؛ بلکه نمادی از فقدان گفت و گوی اجتماعی و برنامه ریزی مشارکتی در مدیریت منابع طبیعی کشور است.
در سال های اخیر جنبشهای مردمی محیط زیست در میان جوانان رشد چشمگیری داشته است. بسیاری از دانشجویان، فعالان مدنی و کشاورزان جوان با تشکیل گروه های داوطلبی کمپینهای اطلاع رسانی و طرحهای مطالعاتی محلی تلاش کرده اند سهمی در نجات زاینده رود. داشته باشند. این نیروی انسانی متعهد با ترکیب دانش فناوری و عشق به سرزمین ایران سرمایه ای ارزشمند برای پروژه های احیا محسوب می شود اما عدم وجود سازوکار رسمی برای هماهنگی این فعالیتها باعث شده انرژی اجتماعی پراکنده باقی بماند و تأثیر ملموس نداشته باشد.
پیشنهاد تشکیل ستاد مردمی احیای زاینده رود از دل همین نیاز بر می خیزد. این ستاد میتواند به صورت مستقل ولی در تعامل با نهادهای رسمی مأموریتهای زیر را برعهده گیرد.
۱. هماهنگی و هم افزایی فعالیتهای مردمی و دانشجویی برای تحقیق آموزش و اجرای طرح های محلی
۲. ایجاد شبکه گفت و گوی اجتماعی میان مردم مسئولان و کارشناسان جهت تصمیم سازی مشترک در حوزه آب و زیست بوم
۳. پایش مردمی و شفاف سازی اطلاعات درباره طرحهای سهم مصرف و نتایج پروژه های احیا
۴. ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری زیست محیطی از طریق رسانه ها، مدارس و دانشگاه ها
۵. آشنایی و فرهنگ سازی در جهت حفظ شاهرگ حیات لنجان و استان
۶. جذب حمایتهای مالی و داوطلبانه از بخش خصوصی و خیرین برای طرح های پایدار بومی
چنین سازوکاری میتواند اعتماد عمومی را بازیابی کرده و چرخه احیای رودخانه را از مسیر شعار به سمت عمل واقعی هدایت کند.
در نهایت باید گفت احیای زاینده رود تنها با انتقال آب یا حتی مدیریت منابع حاصل نمی شود بلکه نیازمند احیای روح همبستگی اجتماعی به خصوص بین مردم دو استان دوست و برادر اصفهان و چهار محال و بختیاری است. ایجاد ستاد مردمی احیای زاینده رود می تواند پلی باشد میان دانش و تجربه بین مردم و سیاست گذاران تا صدای جامعه در تصمیمات حیاتی شنیده شود. اگر مدیران و مسئولان این ستاد را نه به عنوان رقیب نهادهای رسمی بلکه به عنوان بازوی همکاری و هم افزایی ببینند، امید به جاری شدن دوباره زاینده رود در قلب لنجان و اصفهان تا تالاب گاوخونی دیگر رؤیا نخواهد بود؛ بلکه برنامه ای عملی و مردمی خواهد شد.
به امید جریان دایمی زاینده رود از سراب تا پایاب
ابراهیم مرادیان
عضو شورای اسلامی زرین شهر


