گزارش اخیر دیوان محاسبات صرفاً یک هشدار مالی یا حسابداری نیست. این آمار، نشانهای از یک اختلال نهادی در حکمرانی شرکتهای دولتی است؛ اختلالی که سالها انباشته شده و امروز در قالب شکاف معنادار میان عملکرد واقعی و برآوردهای بودجهای خود را نشان میدهد. تمرکز صرف بر عدد زیان، بدون واکاوی ریشههای نهادی ما را به همان چرخه تکراری اصلاحات ناکام خواهد کشاند.
اصلاحات اقتصادی زمانی به ثمر مینشیند که همه ظرفیتهای کشور اعم از دولت، بخش خصوصی، دانشگاهها و نهادهای مدنی در کنار هم قرار گیرند.
آقای عراقچی گفتهاند که «تفاهم قاهره دیگر مبنای همکاری با آژانس نیست». نگفته با آژانس همکاری نمیکنیم! به نظر من این موضعگیری بیشتر جنبه سیاسی دارد تا فنی. در واقع، این یک بیان سیاسی در واکنش به اقدام اروپا است و نه یک موضع فنی یا تکنیکی که بتوان از آن دستورالعملی برای تعاملات آینده ایران و آژانس استخراج کرد.
با وجود هشدارها و تلاشها، مکانیسم ماشه اجرایی شد، هرچند مسوولیت این بدعهدی با کشورهای اروپایی و با تحریک آمریکا برعهده این کشورهاست، اما نباید از فرصتهای از دست رفته به دلیل تاخیر در تصمیمگیری غفلت کرد.
در حوزه اندیشه طی دو سده اخیر در تعیین و نحوه گسترش ساختار طبقاتی ایران بحث و جدلهای متعدد و متعارضی شکل گرفته است. در یک نگاه کلی ما با دوگانه «حضور و غیاب نظام طبقاتی ایرانی» و «نقشآفرینی طبقه متوسط در حوادث» روبرو هستیم.
عملیات توفانالاقصی دقیقا دو سال پیش در حالی انجام شد که ۲۰ سال از محاصره غزه میگذشت و غزه به یک زندان بزرگ تبدیل شده بود.
«بانکآوامریکا» در یادداشتی نوشت: چند شاخص فنی(تکنیکال) نشان میدهد همزمان با نزدیک شدن طلا به سطح کلیدی چهار هزار دلار در هر اونس، روند صعودی پرشتاب و قدرتمند فلز زرد ممکن است فروکش کند.
انتخابات تناسبی یکی از نظامهای شناختهشده و تجربهشده انتخاباتی در جهان است که در آن، نمایندگی نهادهای تصمیمگیر، متناسب با درصد آرای کسب شده هر گروه از مجموع آرای مردم تعیین میشود. این شیوه باعث میشود همه گرایشها و سلیقهها در ساختارهای انتخاباتی حضور داشته و صدایشان شنیده شود.
وقتی سخن از «مهد روانشناسی» به میان میآید، معمولاً نگاهها به سمت غرب؛ به فروید، یونگ و رفتارگرایان تمایل دارد. اما شاید زمان آن رسیده که نگاه را به شرق، و بهویژه، ایران، برگردانیم.
پیام های مردمی