ماجرای خطوط سفید، یکی از محصولات اینترنت و شفافیت است. محصولی حتی فرعی است و اصلیهای آن در راه است.
حادثه تلخ ضرب و جرح یک سالمند توسط فرزندش در آبادان، اگرچه تنها یکی از هزاران مورد مداخله روزانه اورژانس اجتماعی کشور است، اما بار دیگر وجدان جمعی ما را تکان داد تا با نگاهی عمیقتر به این پرسش بیندیشیم: چگونه میتوان جامعهای ساخت که در آن، سالمندی نشانه حرمت باشد، نه ضعف؟ گر چه در برخی موارد نوشتن نامههای خصوصی را مفیدتر میدانم ولی در مجموع و به نظرم ترجیح دارد که اغلب گفتوگوها با مقامات سیاسی و حکومتی در عرصه عمومی صورت گیرد، زیرا سیاست عمومیترین حوزه جامعه است و باید مردم نیز در جریان باشند، به ویژه اینکه نحوه پاسخگویی و رفتار صاحبان قدرت متأثر از داوری مردم نیز هست.
چندی پیش درباره افزایش تعداد اعدامها در ایران نوشتم، فیلمهایی که از اعتراضات در زندان کرج منتشر شد و اکنون گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد در این باره انگیزه دوبارهای ایجاد کرد تا خطاب به مسوولان دستگاه قضایی تحلیل خودم را بنویسم.
رییس سازمان نظام پزشکی در گفتوگویی، واقعیت سیاستهای ضدعلم نهاد تصمیمگیر را علیه نظام بهداشت و سلامت کشور نشان میدهد.
امروز حداقل ۳ میلیارد تومان ارزش داشت و مهمتر اینکه در این ۳۰ سال نیز به قیمت امروز معادل همین رقم را اجاره گرفته بود. پرسش این است که ارزش این پول کجا رفته است؟ آیا پول بیارزش شده؟ یعنی چه که پول بیارزش شده؟ چرا بیارزش شده؟
آقای حداد عادل گفتهاند که: «فضای مجازی بیصاحبه! اصلا معلوم نیست کی به کیه! هر کسی آنجا واسه خودش حرفی میزند، یک سلیقه اعمال میکند، یک کاری میکند. ما مدتها است که در پی نوعی ضابطهمند کردن فضای مجازی هستیم. بدون اینکه بخواهیم تحولی را که قهرا با فضای مجازی ایجاد شده انکار کنیم و بدون اینکه بخواهیم جلویش بایستیم.
پیام های مردمی