همراه با پیرمرد ویلچری و همسرش در حاشیه اتوبان ایستاده بودیم که خانم جوانی با خودروی 3 میلیاردیاش کنارمان توقف کرد و تا فهمید ماشین گیرشان نیامده، گفت: «اجازه میدهید من برسانمشان؟» گفتم: آخه ویلچر، ماشین شما... گفت: «خواهش میکنم. شاید با کمک به این عزیزان، حال خودم هم خوب شود». ایده تاکسی اینترنتی خیریه همان جا متولد شد. با خودم گفتم: مردم میتوانند مشکل حملونقل معلولان را حل کنند.